فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Pro Tempore

American: ˈproʊˈtempɒr British: prəʊˈtempɒr
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • موقتی، موقتاً، ناپا، ناپایا (مخفف آن: pro tem)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد pro tempore

  1. adjective, adverb for the time being
    Synonyms: for the moment, for the time, pro tem, temporarily

ارجاع به لغت pro tempore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pro tempore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pro tempore

لغات نزدیک pro tempore

پیشنهاد بهبود معانی